{{{اااه يا قمري }}}
لجأت اليك يا ربي وحامله
كربي اناجي الموت وارفض
عيش ذليل
طرقت بابك يا ربي فأني
عزمت إليك الرحيل
ناديتك حين عسعس الليل
لاحيا في رحابك خليل
لا الانس قد بات يؤنسني
ومن حولي استعجل الرحيل
قلبي يعتصر آهات جرحه
واحشائي سكنها الأسى نزيل
ااه يا قمري روحي تحترق من نارك
وفاه ًمقفل بالاف الاقفال
يالؤلؤ يذرف الدموع ليملئ قلبي
يا جرحاً لاتشفيه السنين ولا يزيل
ووجع الفراق ترك آثاره على الخد
يا ايها القدر قد حرقت كل الآمال
واثقلت صدري بهموم بحجم
الارض والجبال
رحيل احبابي أوجعني ونار
الفراق لا تطفأها دموعي
مهما بكيت
ايمان حامد
العراق
٢٠٢٠/٤/٢٩
من به شما ، پروردگار من ، و تحمل آن پناه بردم
مرگ من عصبانی است و من آن را رد می کنم
بصورت سرویس دهنده زندگی کن
در را کوبیدم ، پروردگار من
من قصد داشتم شما را ترک کنم
وقتی شب افتاد بهت زنگ زدم
در قلب خود زندگی کن ، خلیل
هیچ انسانی تبدیل به انسان نشده است
اطراف من ، عجله برای ترک
قلبم از ناله زخمش درد می کند
و اندوه من در غم و اندوه ساکن بود
ای ماه من ، روح من با آتش تو می سوزد
وو هزاران قفل قفل می کند
مروارید برای پر کردن قلبم اشک می ریخت
ای زخم سالها را بهبود نمی بخشد و برطرف نمی کند
درد جدایی اثرات آن را روی گونه گذاشت
ای ، سرنوشت همه امیدها را آتش زده است
سینه من از نگرانی های اندازه سنگین شده بود
زمین و کوه
عزیمت معشوق مرا آزار داد و آتش زد
جدایی با اشک من خاموش نمی شود
هرچه گریه کردم
ایمان حمید
عراق
4/29/2020